سه شنبه 12 تیر 1403 - 10:44 بعد از ظهر

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 654
نویسنده پیام
ghanary آفلاین


ارسال‌ها : 134
عضویت: 14 /6 /1391
تشکرها : 19
تشکر شده : 58
▂ ▃ ▅ ▆ █ ۩ آرام بخواب بای کوچ کرده ی من… ۩ █ ▆ ▅ ▃ ▂

پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!

دختر: توباز گفتی ضعیفه؟

پسر: خب… منزل بگم چطوره؟

دختر: وااااای… از دست تو! پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟ دختر:اه…اصلاباهات قهرم.

پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟

دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟

پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا. دختر: … واقعا که!

پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟

دختر: لوووس! پسر: ای بابا… ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!

دختر: بازم گفت این کلمه رو…!

پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!

دختر: من ازدست توچی کارکنم؟

پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!

دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!

پسر: صفای وجودت خانوم!

دختر: می دونی! دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه… آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه… برای دیدن آسمون چشمای تو… برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!

دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”

پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!

دختر: ولی من که بور بودم!

پسر: باشه… فرقی نمی کنه!

دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…

پسر: …

دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟

پسر: …

دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…

پسر: … دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…

پسر: خدا… نه… (گریه)

دختر: چراگریه میکنی؟

پسر: چرا نکنم… ها؟

دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…

پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم…

دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا

پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی نمی تونم بخندم

دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟

پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…

دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد … پسر: …

دختر: دوباره ساکت شدی؟

پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…! تک عروس گورستان!

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!

اینجاکناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…

نه… اشک و فاتحه

نه… اشک و فاتحه و دلتنگی

امان… خاتون من! توخیلی وقته که…

آرام بخواب بای کوچ کرده ی من…

دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!

نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!

بعد از تودیگر مرد نیستم اگر بخندم…

اما… تـوآرام بخواب…


امضای کاربر : شبهای دراز بی عبادت چه کنم *********** طبعم به گناه کرده عادت چه کنم
گویند کریم است و گنه میبخشد ************گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم
سه شنبه 04 مهر 1391 - 14:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از ghanary به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: m2mlambert & bahador & malijoon & ssaadi &
m2mlambert آفلاین



ارسال‌ها : 31
عضویت: 4 /6 /1391
محل زندگی: Genoa
سن: 19
شناسه یاهو: PM me to want
تشکرها : 68
تشکر شده : 8
پاسخ : 1 RE ▂ ▃ ▅ ▆ █ ۩ آرام بخواب بای کوچ کرده ی من… ۩ █ ▆ ▅ ▃ ▂

مرسی


امضای کاربر :
J'aime le monde autant que Je t'aime, pour moi

Μου αρέσει ο κόσμος όσο σ 'αγαπώ, για μένα

Ich liebe die Welt so viel wie ich dich liebe, für mich

Kocham świat tak jak ja cię kocham, dla mnie

Jag älskar världen så mycket som jag älskar dig, för mig

내가 당신을 사랑 하듯 날, 세상이 많이 좋아

Me encanta el mundo tanto como Te amo, para mí

Seni seviyorum gibi benim için, dünya kadar seviyorum
شنبه 08 مهر 1391 - 00:18
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
bahador آفلاین



ارسال‌ها : 92
عضویت: 4 /6 /1391
محل زندگی: ham
سن: 19
شناسه یاهو: bahador_72
تشکرها : 7
تشکر شده : 18
پاسخ : 2 RE ▂ ▃ ▅ ▆ █ ۩ آرام بخواب بای کوچ کرده ی من… ۩ █ ▆ ▅ ▃ ▂

عالی بود

مرسی


امضای کاربر :
شنبه 08 مهر 1391 - 11:33
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
malijoon آفلاین



ارسال‌ها : 270
عضویت: 24 /5 /1391
محل زندگی: اصفهان
سن: 21
شناسه یاهو: m_sabur22
تشکرها : 105
تشکر شده : 54
پاسخ : 3 RE ▂ ▃ ▅ ▆ █ ۩ آرام بخواب بای کوچ کرده ی من… ۩ █ ▆ ▅ ▃ ▂

ممنون


امضای کاربر : http://uploadkon.ir/?file=9mymv58gpkbznjceyyox.jpg
شنبه 08 مهر 1391 - 21:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :